![PersianPoetry9](/img/default-banner.jpg)
- 626
- 657 906
PersianPoetry9
Приєднався 23 січ 2009
دکلمه و باز خوانی نظم و نثر
شعرا و ادبای معاصر وا سطوره های پیشین شعرو ادب پارسی ، بزرگانی چون :
مولانا، حافظ ، سعدی ، فردوسی ، ایرج میرزا ، پروین اعتصامی ، فریدون مشیری ، فروغ فرخزاذ، معینی کرمانشاهی ، هوشنگ ابتهاج ، نادر نادر پور ، فریدون فزخزاد، پیرایه یغمایی، جلیل محمودی ، ملک الشعرای بهار، سهراب سپهری، مریم نیکو بخت، مهوش ثابت،دکتر جلیل محمودی، پرویز پژام شریعتی ، زهرا فراهانی، هیلا صدیقی ، مجتبی کاشانی، سیمین بهبهانی،کارو ، ناتولی درخشان، نیما یوشیج، محمد علی بهمنی ، مهدی سهیلی، مهدی مختار زاده، سیاوش کسرایی، سعیدی سیرجانی، حمید مصدق ، حامد همایون، عباس بوفی آرانی ، علی حیدری ، مهدی اخوان ثالث ٫ انوشه، جلیل چرخی ، کیوان شاهبداغی،کیوان هاشمی، قیصر امین پور ، شهراد میدری ، مرتضی عبداللهی، بهروز یاسمی، علی رضا شجاع پور ، یاسمن زمانیان ، بی دل دهلوی ، مهشید، ژاله اصفهانی ، فریبا شش بلوکی ، رحمان نصر اصفهانی ، هما میر افشار ، محمد حسین صفای اصفهانی، هاتف ، سیاوش کسرایی، عماد خراسانی ، دکتر خسرو فرشید ورد، فروغی بسطامی ابوالحسن ورزی ....
شعرا و ادبای معاصر وا سطوره های پیشین شعرو ادب پارسی ، بزرگانی چون :
مولانا، حافظ ، سعدی ، فردوسی ، ایرج میرزا ، پروین اعتصامی ، فریدون مشیری ، فروغ فرخزاذ، معینی کرمانشاهی ، هوشنگ ابتهاج ، نادر نادر پور ، فریدون فزخزاد، پیرایه یغمایی، جلیل محمودی ، ملک الشعرای بهار، سهراب سپهری، مریم نیکو بخت، مهوش ثابت،دکتر جلیل محمودی، پرویز پژام شریعتی ، زهرا فراهانی، هیلا صدیقی ، مجتبی کاشانی، سیمین بهبهانی،کارو ، ناتولی درخشان، نیما یوشیج، محمد علی بهمنی ، مهدی سهیلی، مهدی مختار زاده، سیاوش کسرایی، سعیدی سیرجانی، حمید مصدق ، حامد همایون، عباس بوفی آرانی ، علی حیدری ، مهدی اخوان ثالث ٫ انوشه، جلیل چرخی ، کیوان شاهبداغی،کیوان هاشمی، قیصر امین پور ، شهراد میدری ، مرتضی عبداللهی، بهروز یاسمی، علی رضا شجاع پور ، یاسمن زمانیان ، بی دل دهلوی ، مهشید، ژاله اصفهانی ، فریبا شش بلوکی ، رحمان نصر اصفهانی ، هما میر افشار ، محمد حسین صفای اصفهانی، هاتف ، سیاوش کسرایی، عماد خراسانی ، دکتر خسرو فرشید ورد، فروغی بسطامی ابوالحسن ورزی ....
می پرسی از من اهل کجایم - ژاله اصفهانی
میپرسی از من
اهل کجایم؟
من کولیام، من دوره گرد ام
پرورده ی اندوه و درد ام.
بر نقشه ی دنیا نظر کن
با یک نظر از مرز کشورها گذر کن
بی شک نیابی سرزمینی
کان جا نباشد دربه در هم میهن من.
روح پریش خواب گردم
شبهای مهتاب
در عالم خواب
بر صخرههای بیکران آرزوها رهنورد ام.
با پرسش اهل کجایی
کردی مرا بیدار از این خواب طلایی
افتادم از بام بلند آرزوها
در پای دیوار حقیقت.
میپرسی از من
اهل کجایم؟
از سرزمین فقر و ثروت
از دامن پرسبزه ی البرز کوه ام
از ساحل زاینده رود پر شکوه ام
وز کاخ های باستان تخت جمشید.
میپرسی از من
اهل کجایم؟
از سرزمین شعر و عشق و آفتاب ام
از کشور پیکار و امید و عذاب ام
از سنگر قربانیان انقلاب ام
□
در انتظاری تشنه سوزد چشمهایم
میدانی اکنون
اهل کجایم؟
ژاله اصفهانی
اهل کجایم؟
من کولیام، من دوره گرد ام
پرورده ی اندوه و درد ام.
بر نقشه ی دنیا نظر کن
با یک نظر از مرز کشورها گذر کن
بی شک نیابی سرزمینی
کان جا نباشد دربه در هم میهن من.
روح پریش خواب گردم
شبهای مهتاب
در عالم خواب
بر صخرههای بیکران آرزوها رهنورد ام.
با پرسش اهل کجایی
کردی مرا بیدار از این خواب طلایی
افتادم از بام بلند آرزوها
در پای دیوار حقیقت.
میپرسی از من
اهل کجایم؟
از سرزمین فقر و ثروت
از دامن پرسبزه ی البرز کوه ام
از ساحل زاینده رود پر شکوه ام
وز کاخ های باستان تخت جمشید.
میپرسی از من
اهل کجایم؟
از سرزمین شعر و عشق و آفتاب ام
از کشور پیکار و امید و عذاب ام
از سنگر قربانیان انقلاب ام
□
در انتظاری تشنه سوزد چشمهایم
میدانی اکنون
اهل کجایم؟
ژاله اصفهانی
Переглядів: 27
Відео
دست عشق از زنده یاد ژاله اصفهانی
Переглядів 789 годин тому
دست عشق اگر پرنده نخواند اگر که آب نرقصد اگر که سبزه نروید زمین چه خواهد کرد؟ چه یکنواخت، چه بیروح میشود هستی! اگر که عشق نخندد امید اگر ندرخشد اگر نباشد شادی و گاهگاهی درد از آن کسی گله دارم که آیه ی یأس است و همچو برف زمستان به هرکجا که نشیند کند هوا را سرد چه پرشکوه بود دست عشق بوسیدن! ولی چه ننگین است که دست قدرت یک مرد را ببوسد مرد و آفتاب و زمین عاشقان یکدگر اند چو دستهای من و تو که...
دارم سخنی با تو وگفتن نتوانم - محمدرضا شفیعی کدکنی
Переглядів 73716 годин тому
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت من مست چنانم که شنفتن نتوانم شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم با پرتو ماه آیم و، چون سایه دیوار گامی از سر کوی تو رفتن نتوانم دور از تو من سوخته در دامن شبها چون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم فریاد ز بی مهریت ای گل که درین باغ چون غنچه پاییز شکفتن نتوانم ای چشم سخن گوی تو بشنو ...
آنکس که بداند و بخواهد که بداند - مولانا
Переглядів 115День тому
آنکس که بداند و بخواهد که بداند خود را به بلندای سعادت برساند آنکس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند آنکس که بداند و نداند که بداند با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند آنکس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به مقصد برساند آنکس که نداند و بخواهد که بداند جان و تن خود را ز جهالت برهاند آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند آنکس که نداند و نخواهد که بدان...
سَحَر به بویِ گلستان دَمی شدم در باغ - یکی از زیبا ترین اشعار حافظ
Переглядів 32День тому
غزلیات حافظ غزل شمارهٔ ۲۹۵ سَحَر به بویِ گلستان دَمی شدم در باغ که تا چو بلبلِ بیدل کُنَم عِلاجِ دِماغ به جلوهٔ گلِ سوری نگاه میکردم که بود در شبِ تیره به روشنی چو چراغ چُنان به حُسن و جوانیِ خویشتن مغرور که داشت از دلِ بلبل هزار گونه فَراغ گشاده نرگسِ رعنا ز حسرت آب از چشم نهاده لاله ز سودا به جان و دل صد داغ زبان کشیده چو تیغی به سرزنش سوسن دهان گُشاده شقایق چو مردمِ ایغاغ یکی چو باده پرستان...
عاشقانه ای ساده - محمد ابراهیم جعفری
Переглядів 24114 днів тому
عاشقانه ای ساده گفتم ترا دوست دارم صدای مرا, نقاشی کن. دلتنگ توام, اندوه مرا, نقاشی کن. در غمهایم به تو می اندیشم, پندار مرا, نقاشی کن . گفتی : در خلائی که هوا نیست, نه من ترا می خوانم, نه تو مرا می شنوی. برایم چراغی بیاور, بی نور, چگونه نقاشی کنم ؟ محمد ابراهیم جعفری Sent from my iPhone
گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است - دیوان اشعار فرخی یزدی
Переглядів 5214 днів тому
غزل شماره ۴۹ دیوان اشعار فرخی یزدی گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است لیک دیوانهتر از من دلِ شیدای من است آخر از راه دل و دیده سر آرد بیرون نیش آن خار که از دست تو در پای من است رخت بربست ز دل شادی و هنگام وداع با غمت گفت که یا جای تو یا جای من است جامهای را که به خون رنگ نمودم امروز بر جفاکاری تو شاهد فردای من است چیزهایی که نبایست ببیند، بس دید به خدا قاتلِ من دیدهٔ بینای من است سرِ تسلیم ...
حُسْنَت، بِه اِتِّفاقِ مَلاحَت، جهان گرفت - حافظ
Переглядів 4021 день тому
غزل شمارهٔ ۸۷ حُسْنَت، بِه اِتِّفاقِ مَلاحَت، جهان گرفت آری، بِه اِتِّفاق، جهان میتوان گرفت اِفشایِ رازِ خَلوتیان، خواسْت کرد، شمع شُکرِ خُّدا، که سِرِّ دِلَش در زبان گرفت زین آتشِ نَّهُفْتِه که در سینهیِ مَّن است، خورشید، شُعلهایست که در آسمان گرفت میخواسْت گُل که دَم زَنَدَ ازْ رَنگ و بویِ دوست از غیرتِ صَّبا نَفَسَش در دهان گرفت آسوده بر کنار، چُو پرگار، میشدم دُوران چُو نُقطه عاقِبَتَ...
دلم باران دلم دریا - نیمایوشیج
Переглядів 30121 день тому
دلم باران دلم دریا دلم لبخند ماهی ها دلم اغوای تاکستان به لطف مستی انگور دلم بوی خوش بابونه می خواهد دلم یک باغ پر نارنج دلم آرامش ِتُرد وُ لطیف ِصبح شالیزار دلم صبحی، سلامی بوسه ای، عشقی نسیمی، عطر لبخندی نوای دلکش تار و کمانچه، از مسیری دورتر حتی دلم شعری سراسر دوستت دارم، دلم دشتی پر از آویشن و گل پونه می خواهد دلم مهتاب می خواهد که جانم را بپوشاند دلم آوازهای سرخوش مستانه می خواهد دلم تغییر...
نمی دانم چه می خواهم بگویم - هوشنگ ابتهاج
Переглядів 8121 день тому
نمی دانم چه می خواهم بگویم زبانم در دهان باز بسته ست در تنگ قفس باز است و افسوس که بال مرغ آوازم شکسته ست نمی دانم چه می خواهم بگویم ...غمی در استخوانم می گدازد خیال ناشناسی آشنا رنگ گهی می سوزدم گه می نوازد گهی در خاطرم می جوشد این وهم ز رنگ آمیزی غمهای انبوه که در رگهام جای خون روان است سیه داروی زهرآگین اندوه فغانی گرم وخون آلود و پردرد فرو می پیچیدم در سینه تنگ چو فریاد یکی دیوانه گنگ که می...
شرمتان باد ای خداوندان قدرت - فریدون مشیری
Переглядів 7328 днів тому
شرمتان باد ای خداوندان قدرت بس کنید بس کنید از این همه ظلم و قساوت بس کنید ای نگهبانان آزادی نگهداران صلح ای جهان را لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون سرب داغ است این که می بارید بر دلهای مردم سرب داغ موج خون است این که می رانید بر آن کشتی خودکامگی را موج خون گر نه کورید و نه کر گر مسلسل هایتان یک لحظه ساکت می شوند بشنوید و بنگرید بشنوید، این «وای» مادرهای جان آزرده است کاندرین شب های وحشت سوگواری می ک...
بدون متن فریدون مشیری
Переглядів 79Місяць тому
بدون متن دنیا پر از حوادث گوناگون دنیا پر از وقایع رنگارنگ از مرگ،از تولد، از صلح،جنگ از جشن،از جدایی از فتح، از شکست هر لحظه صدهزار اتفاق هست بدون متن بدون متن * بدون متن این آرزوی کوچک ما نیز یک رویداد ساده است من خود، درست و راست، نمی دانمش که چیست یک اشتیاق پاک؟ یک آرمان شیرین؟ یک هالهء مقدس؟ یک عشق تابناک؟ از نوع نامکرر یک نکته بیش نیست در بین صدهزار هزار اتفاق، گم دنیا به هم نمی خورد ای م...
فروغ زندگی
Переглядів 116Місяць тому
فروغ زند گی پیچیده د ر هر بوم و بر ، بید ا د تو با د ا د من ای وای اگر گیرد ز تو ، این آه سوزان داد من ترسم که از روی زمین بنیا د هستی بر کند اینسان که عالم سوز شد جور تو و فریاد من زین بیش گر خوارم کنی ،خون میچکد از دیده ام وین خون سیل آسا ی غم ویران کند بنیا د من بر دیده مشتاق من ، لبخند امیدی بزن تا خنده بر گلها زند این خا طر نا شاد من مرغم که در کنج قفس بی همزبان افتا ده ام ای بی خبر از سوز...
احساس مه آلودت قلب شرجی ام را.....
Переглядів 99Місяць тому
کبود کرد. احساس مه آلودت قلب شرجی ام را.. و مسموم کرد. آواز حنجره زخمی ات دشت سبز احساسم را. و به سوگواری کشاند رویاهای خاکستریت آیینه زلال دلم را . باید بتکانم رگه های خاطرات کبودت را از پلک های زخمیم و پنهان کنم عشق َسترون را میان لاله عباسی های اندیشه ام. و مرثیه ای بخوانم در احتضار خیس رویاهایم و سخت مویه کنم برای خزان امید در شبستان اندوهم تو عبور می کنی بی خیال بی هیچ احساس اندوه در امتدا...
از همان روزی که دست حضرت قابیل - شاهکار فریدون مشیری
Переглядів 301Місяць тому
از همان روزی که دست حضرت قابیل - شاهکار فریدون مشیری
با من بی کس تنها شده یارا تو بمان - شعرهوشنگ ابتهاج برای استاد شهریارو جواب او به ابتهاج
Переглядів 1,1 тис.Місяць тому
با من بی کس تنها شده یارا تو بمان - شعرهوشنگ ابتهاج برای استاد شهریارو جواب او به ابتهاج
از دل و دیده گرامی تر هم آیا هست - شاهکاری از فریدون مشیری
Переглядів 279Місяць тому
از دل و دیده گرامی تر هم آیا هست - شاهکاری از فریدون مشیری
چون نیست ز هرچه هست جز باد به دست - خیام
Переглядів 54Місяць тому
چون نیست ز هرچه هست جز باد به دست - خیام
به لب هایم مزن قفل خموشی - فروغ فرخزاد
Переглядів 167Місяць тому
به لب هایم مزن قفل خموشی - فروغ فرخزاد
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی - حافظ
Переглядів 722 місяці тому
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی - حافظ
یاد یار - شعری بسیار زیبا از استاد شهریار
Переглядів 832 місяці тому
یاد یار - شعری بسیار زیبا از استاد شهریار
شوق دیدارتوسررفت ز پیمانه ما - امیر خسرو دهلوی
Переглядів 522 місяці тому
شوق دیدارتوسررفت ز پیمانه ما - امیر خسرو دهلوی
زباغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید - فرخی سیستانی
Переглядів 1202 місяці тому
زباغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید - فرخی سیستانی
❤❤❤❤
با تشکر از شما دوست نازنین
❤❤❤واقعا صدای زیبا و دوست داشتنی دارید.
مرسی از کلام پرازلطف و محبت شما دوست نازنین
دورود و سپاس بر شما بانوی بزرگوار ایرانی ، تندرست و شاد باشید ❤️🤍💚
با سپاس ازمحبت شما دوست محترم . من هم امیدوارم همیشه تنتان سالم و دلتان خوش باشد
Merci ❤️ 🤍 💚
Thank to you for your support
چقدر زیبا !!! ر روحش شاد باد هما میرافشار❤واقعا احساس بیشتر زنها را بیان کرده. سپاسگزاریم😊❤❤❤
من هم با شما موافقم. با تشکر از پیغام شما دوست عزیز
برمیگردم میرم یک ماشین روشن کنم بیام عزیزدلم بدترین درد دوری ازونیکه میخای باش اولش بعدش راحته اگر اون بخواد قدم جلو بذاره اصله
دقیقا همینطور هست دوست عزیز
متآسفانه شعرهای اخوان ثالث با وجود زیبایی در شکل ولی در متن و مفهوم جز ناامیدی چیزی به خواننده سرایت نمیکرد در حالیکه در شعرهای شاملو و کدکنی و مشیری اغلب شعرهایشان انگیزاننده میباشد چون همیشه به مقاومت در مقابل دیکتاتروی و مبارزه ایمان داشتند
من هم با شما هم عقیده هستم دوست محترم
❤❤❤❤
🌱☘️🍀🌾⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️
شاعر جامعه
ua-cam.com/video/xwBalwxt5ds/v-deo.htmlsi=co1b6YLXDNkkmSWf
ua-cam.com/video/B-yu9Qkz7Ps/v-deo.html
Ali mamnon AZ sedaye ziba VA ejraye binazir shoma.❤❤❤
آذربایجان شوروی هفتاد سال عبا نداشت آباد شد ؟ همه که بد نیستند پس دادگاه ویژه روحانیت و زندان مخصوص روحانیت برای چیست؟ اینهمه آخوند خلع لباس شدند برای چه بود ؟ این همه آخوند با ماهی سه میلیون تومان در بیغوله زندگی می کنند برای چه ؟ شلاق می خورند خلع لباس می شوند حبس خانگی می شوند برای چه ؟ همین آقا میری مگه آخوند نبود ؟ همه را بایک چوب نرانید ایرج میرزا شازده ای بود عیاش و ولخرج و زبان دراز که بیشتر شعرای همعصر خودش او را قبول نداشتند و ادبیات مملکت را به نجاست کشیده بود فقط شعر گویند مرا چو زاد مادرش خوب است آنهم اگر در ان پستان به کار نبرده بود .
❤❤❤❤
سپاسگزارم از محبت و تلاش شما ❤️🤍💚🙏🙏🙏
با تشکر از لطف شما 🌺🌺🌺
درود، بر شیدای همدانی جوانمرد ایران 💥🌲🍷🌹😍❤️💓💖🌠❣️
ua-cam.com/video/BBvdp58SOXQ/v-deo.htmlsi=AdNgXQUbPUMu4kHs
ua-cam.com/video/V2E0U-xAhFU/v-deo.html
درود وسپاس از کانال Persian 9 فرهیختگان گرامی !اینبار برایتان چکامه بسیار ژرف و وصف الحال شادروان فریدون مشیری را میفرستم ، باین امید که بمعنای چکامه شاعر دور اندیش و درد آشنا پی ببرید ، باورم براینستکه این اثر یکی از شاهکار های روان شاد فریدون مشیری است. " خانه بر امواج " یک روز درین خانهء رقصنده بر امواج ما دست فشان بر سر غم پا زده بودیم بی دغدغه با دست تهی با لب خندان بس هلهله ها تا گنبد مینا زده بودیم در پرتو مهتاب، چه شب ها که در این باغ گلبوسه به پیشانی فردا زده بودیم تا سرزدن مهر در آن پهنه نیلی هر صبح گلی بر سرِ دنیا زده بودیم با شعلهء بالنده در آن ساحل سرسبز ما شب همه شب، سر به ثریا زده بودیم گل دیدن و گل چیدن و گل گفتن وگلگشت بس گام که در عالم رویا زده بودیم بر پیکر ویرانهء این باغ ودل من چون مینگرم خشت به دریا زده بودیم ! چون مینگرم خشت بدریا زده بودیم! منبع از کتاب تا صبح تابناک آهورائی ص. ۷۲ . دوستداران بخشی از فرهنگ ،زبان ،ادبیات ،تمدن ،شعر ،موسیقی وجشنهای دستجمعی شادمان :اشعار ! آرزومندم هیچگاه هویت ایران آریائی تبار خویش را فراموش نکنید. بدرود.🌷🌞🌹🌻⚘️🪻🌸🤝
بسیار زیبا🙏🌺
پاینده ایران و ایرانی، جاوید شاه!
درود بر شما برای یاد آوری سخنان گهربار آن بزرگوار اندیشمند، ایرج میرزا. مانا باشید.
با تشکر ار لطف و محبت شما دوست عزیز. روح ایرج میرزا شاد
ua-cam.com/video/lPxqUIIjFhs/v-deo.html
بسیارزیبا
درود بر کانال Persian poetry 9 . بانوی گوینده محترم !از بنده خواسته اید چکامه دیگری را برایتان بفرستم زیرا چکامه گرگِ شادروان فریدون مشیری را ۹ سال پیش پخش کرده اید. کوشش کردم که هرچه زودتر خواسته شما بانوی فرهیخته را انجام دهم تا بموقع اگر خواستید چکامه "باشباهنگ " روان شاد فریدون مشیری را باشتراک بگذارید . شبانگاهان که می نالد شباهنگ شود بامن شباهنگی همآهنگ چنان نالد که می لرزد تن ماه چنان خواند که می سوزد دل سنگ چه نیروئی در او جوشد بجز عشق نه افسون و نه تزویر و نه نیرنگ خوشا عشق وخوشا عشق و خوشا عشق که می گیرد وجودم را فرا چنگ چو عشق آید مرا از خود خبر نیست چو باغ گل همه عطرم همه رنگ همه شوقم همه شورم همه حال نه از نامم خبر باشد نه از ننگ از ین هستی رها گردم سبکبال وزین عالم جدا باشم به فرسنگ تو وآن بانگ وغوغای شبانه من و شب زنده داری با شباهنگ . ماًخذ ازکتاب تا صبح تابناک آهورائی ص. ۱۴۶ و ۱۴۷ فرهیختگان ارجمند! برایتان شب و صبحگاهی نورانی و روحانی بیاد محبوب بی همتا آرزومندم .بدرود 🌷🌞🌹🌻⚘️🪻🌺🌼🌸🤝🤝
با تشکر فراوان از لطف شما دوست هنردوست ، فرهیخته و فروتن ما که لطف کردید وچکامه بسیار زیبای شاعرعزیز ما فریدون مشیری را برای من فرستید. شعرشباهنگ بسیارزیباهست. بزودی آن را بصورت ویدیو منتشر خواهم کرد. امیدوارم تاییدات الهی همیشه شامل شما دوست عزیز ما باشد. با آرزوی بهترین ها
درود وسپاس از کانال Persian poetry 9 برای پخش دکلمه چکامه شادروان فریدون مشیری با صدای دلنشین بانوی ایرانی آریائی تبار بهمراهی نغمات روح پرور موسیقی گوش آشنای ایرانی. دوستداران بخشی از فرهنگ ،زبان ، موسیقی وهویت ملیمان : اشعار. اینبار برایتان آغاز چکامه ای وصف الحال از روان شاد فریدون مشیری را برایتان میفرستم شاید تا کنون آنرا باشتراک نگذاشته باشید . ماًخذ "گوگل " . گفت دانائی که : گرگی خیره سر هست پنهان در نهاد هر بشر ! هرکه، گرگش را در اندازد به خاک رفته رفته می شود انسان پاک وآن که با گرگش مدارا میکند خلق و خوی گرگ پیدا میکند در جوانی جان گرگ را بگیر وای اگر گردد این گرگ با تو پیر .... فرهیختگان گرامی! برایتان صبحگاهی عرفانی بیاد محبوب روحانی آرزومندم .بدرود 🌷🌞🌹🌻⚘️💐🌺🌼🌸🪻🤝
جناب وحدت عزیز با تشکر ازلطف و محبت شما دوست گرامی و اشعاربسیارزیبا و به جایی که برای من می فرستید. شعرگرک را ۹ سال پیش اجراکرده ومنتشرکردم. واقعا شعرزیبایی هست و من امیدوارم که مورد پسند شما قرار بگیرد. هرزمانی که دنبال یک شعرزیبا برای اجرا میگردم شما لطف کرده و برای من شعری جدید می فرستید. امیدوارم ازاین ویدیو لذت ببریدو شعر دیگری به جای شعرگرگ لطف کرده وبرای من بفرستید. من هم برای شما دراین ایام مبارک بهترین ها را آرزو می کنم. ua-cam.com/video/lPxqUIIjFhs/v-deo.html
ua-cam.com/video/YiH-fh1bboU/v-deo.html
درود وسپاس از کانال Persian poetry 9 برای پخش دکلمه چکامه بسیار ارزنده شاعر معاصر سرزمینمان ایران آریائی کهنسال با صدای دلنشین بانوی ایرانی آریائی تبار، بهمراهی نغمات موسیقی گوش اشنای ایرانی. دوستداران بخشی از زبان وفرهنگ وهویتمان اشعار! اینبار آغاز غزل شماره ۲۶۵ از دیوان اشعار عراقی "غزلیات " را برایتان میفرستم شاید مورد پسندتان قرار گیرد . ماًخذ " گوگل " خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار توبیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی .... غزل شماره ۲۶۶ عراقی نیز بسیار ژرف و شنیدنی است. فرهیختگان گرامی! برایتان ایام روحانی ، نورانی و شادکامی را آرزومندم. 🌷🌞🌹🌻⚘️🪻🌺🌼💐🏵🤝🤝🤝
جناب وحدت عزیز با تشکر و آرزوی بهترین ها برای شما دراین ایام مبارکه .دو شعر بسیارزیبا و به جا.
بسیار زیبا🙏❤️
❤❤❤❤❤
عجب سخنی بود!!!
دورود و سپاس بر شما 🌸🪷🌹🌺
با تشکر از شما دوست عزیز
ua-cam.com/video/gUv8JEDMMmI/v-deo.html
لذت بردم..... سپاس بیکران 💐
❤❤❤❤
❤❤❤❤
درود وسپاس ازکانال Persian poetry 9 برای پخش دکلمه چکامه شادروان فریدون مشیری با صدای رسای بانوی ایرانی آریائی تبار! بهمراهی سنفونی شماره ۹ بتهوون موسیقیدان کلاسیک نامدار آلمانی. دوستداران بخشی از فرهنگ وزبان وهویت ملیمان : اشعار. اینبار چون ماه خرداد در پیش است وفصل تولد طبیعت ، بویژه شیراز! روح پرور، حال وهوای دیگری دارد از استاد سخن سعدی شیرازی فیلسوف و شاعر وعارف شهیر در محافل ادبی جهان آغاز غزل شماره ۱۱ از "غزلیات" وی را برایتان میفرستم: وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طنازرا ساقی بیار آن جام می ، مطرب بزن آن ساز را امشب که بزم عارفان از شمع رویت ، روشن است آهسته تا نبود خبر ، رندان شاهد باز را..... ماًخذ "گوگل امیدوارم که هفته دیگر بیاد آن روزگار از خواندش بمعنای ژرفش پی برید وبعظمت آن شب و بوی گل نارنج خانه نورانی بیفتید. بدرود 🌷🌞🌹🌻⚘️🤝
جناب وحدت عزیز، محبت و تشویق شما همواره باعث دلگرمی ماست. از اینهمه لطف شما سپاسگزاریم. ما نیز به نوبه خود امیدواریم و دعا میکنیم که بشریت با عرفان و بینش به درک این عظمت و پیام عطر آگینش مؤید گردد
دورود و سپاس بر شما، به امید بیداری و آزادی ایران بزرگ ❤️🤍💚
به امید آنروز دوست محترم و با تشکر از محبت همیشگی شما 🌹🌹🌹
ua-cam.com/video/cMpVYfHfdzc/v-deo.html از دل و دیده آیا گرامی ترهم هست
❤
قلم چرخید و فرمان را گرفتند ورق برگشت و ایران را گرفتند به تیتر (شاه رفت) اطلاعات توجه کرده کیهان را گرفتند چپ و مذهب گره خوردند و شیخان شبانه جاى شاهان را گرفتند همه از حجره ها بیرون خزیدند به سرعت سقف ایوان را گرفتند گرفتند و گرفتن کارشان شد هر آنچه خواستند آن را گرفتند به هر انگیزه و با هر بهانه مسلمان نا مسلمان را گرفتند به جرم بد حجابى بد لباسى زنان را نیز مردان را گرفتند سراغ سفره ها نفتى نیامد ولیکن در عوض نان را گرفتند یکى نان خواست بردندش به زندان از آن بیچاره دندان را گرفتند یکى آفتابه دزدى کرد افشا به دست آفتابه داشت آن را گرفتند یکى خان بود از حیث چپاول دو تا مستخدم خان را گرفتند فلان ملا مخالف داشت بسیار (مخالفهاى ایشان را گرفتند) بده مژده به دزدان خزانه که شاکیهاى ایشان را گرفتند چو شد در آستان قدس دزدى گداهاى خراسان را گرفتند به جرم اختلاس شرکت نفت برادرهاى دربان را گرفتند نمیخواهند چون خر را بگیرند محبت کرده پالان را گرفتند غذا را چون که آشپز شور میکرد سر سفره نمکدان را گرفتند چو آمد سقف مهمان خانه پایین به حکم شرع مهمان را گرفتند به قم از روى توضیح المسائل همه اغلاط قران را گرفتند به جرم ارتداد از دین اسلام دوباره شیخ صنعان را گرفتند به این گله دو تا گرگ خودى زد خدایى شد که چوپان را گرفتند به ما درد و مرض دادند بسیار دلیلش اینکه درمان را گرفتند مقام رهبرى هم شعر گوید ز دستش بند تمبان را گرفتند همه اینها جهنم،این خلائق ز مردم دین و ایمان را گرفتند
هردم از حلقه ی عشاق پریشانی رفت به سر زلف بتان سلسله دارا توبمان
Way to go
ua-cam.com/video/ohDcM9gTM-g/v-deo.html استاد شهریار - جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
Beautiful 🙏🙏
ua-cam.com/video/06f6S3O_NL8/v-deo.html
❤❤❤❤
ua-cam.com/video/oVtwWYee3Jk/v-deo.html
ua-cam.com/video/ls6Etk8oYs4/v-deo.html